چطور با پاسخ دادن به « کودک درون » دیگران قلبشان را تسخیر کنی ؟

این جوک قدیمی را شنیده ای ؟ کمدین روی صحنه می آید و اولین کلماتی که از دهنش خارج می شود این است :« تا اینجا از من خوشتون اومده ؟» تماشاچی ها معمولا با شنیدن این حرف از خنده غش می کنند .چرا ؟ چون این جمله برایمان آشناست ؛ معمولا همگی ما در دل این سوال را از دیگران می پرسیم . هروقت با کسی برخورد می کنیم ، چه خودآگاه و چه ناخودآگاه ، می خواهیم بدانیم که آن ها چه عکس العملی نسبت به ما نشان می دهند .آیا به ما نگاه می کنند؟ به ما لبخند می زنند ؟ به طرف ما خم می شوند ؟ به نوعی می فهمند که ما چقدر فوق العاده و خاص هستیم ؟ ما یا از اینجور آدم ها خوشمان می آید و می گوییم که آن ها سلیقه ی خوبی دارند . یا اینکه وقتی آن ها رویشان را برمی گردانند و کاملا پیداست که تحت تاثیر عظمت ما قرار نگرفته اند پیش خود
می گوییم : احمق های عقب مانده !!!
ما دمی نداریم که تکان بدهیم یا خزی که سیخ بشود ، ولی چشم هایی داریم که تنگ و گشاد می شود و دست هایی داریم که مشت می شود و یا به طور ناخودآگاه به نشانه ی « تسلیم » بالا می رود . ما ده ها واکنش غیر ارادی داریم که در همان چند ثانیه ی اول ملاقات با کسی رخ می دهند .
وکلا به خوبی از این مسئله آگاهی دارند . آن ها به واکنش های غریزی بدن تو توجه بسیار زیادی می کنند . آن ها نگاه می کنند تا ببینند چقدر راحت با آن ها روبه رو می شوی و در حین پاسخ دادن به سوال هایشان چقدر به جلو و عقب خم می شوی . آن ها دست های تو را چک می کنند : آیا آن ها را راحت باز کرده ای ؟ آیا کف دست هایت رو به بالاست و نشان دهنده این است که حرف هایی که آن ها می زنند قبول داری ؟ و یا اینکه دستت را مشت کرده ای و می خواهی نشان دهی که حرف های آن ها را قبول نداری ؟
آن ها چهره شما را به دقت بررسی می کنند و به دنبال معدود لحظاتی می گردند که ارتباط چشمی تو قطع می شود ؛ مثلا می خواهند بدانند در مورد جریمه ی سنگین یا حکم اعدام چه احساسی داری ، به دقت تو را زیر نظر می گیرند .گاهی اوقات آن ها یک دستیار حقوقی همراه خودشان می آورند که تنها وظیفه اش این است که گوشه ای بنشیند و از هر تکان خوردن کوچولوی تو یادداشت دقیقی بردارد .
یک نکته فرعی جالب : وکیل های دادگستری اغلب خانم ها را برای شغل جاسوسی انتخاب می کنند ، چون اصولا ً خانوم ها در مشاهده سرنخ های بدنی دقیق تر از آقایان هستند و در ضمن نسبت به آقایان به مسائل عاطفی حساس ترند . آن ها اغلب از همسرانشان
می پرسند:« عزیزم ، از چیزی ناراحتی ؟» ( این زنان فوق العاده حساس اغلب همسرانشان را به این قضیه متهم می کنند که نسبت به عواطف آن ها بی احساس و بی تفاوت هستند و تا وقتی یقه ی بلوزشان از اشک چشم آن ها خیس نشود ، نمی فهمند مشکلی وجود دارد .)
بعد وکیل دادگستری و دستیارش براساس ده ها علامت ناخود آگاهی که جنابعالی از خودت بروز داده ای ، به حساب وکتابت رسیدگی می کنند !!!!
وکلای دادگستری چنان حواسشان به زبان بدن است که در دهه ی 1960، در طول محاکمه ی معروف « شیکاگو هفت » ، وکیل مدافع ویلیام کانتسلر اعتراض قانونی به ژستی کرد که قاضی به خودش گرفته بود . در طول جمع بندی دادستان که داشت کانتسلر را محکوم می کرد ، قاضی هافمن به جلو خم شد و این پیام را به هیئت منصفه فرستاد که به حرف های او علاقه و توجه دارد ، اما در طول جمع بندی وکیل مدافع کانتسلر ، قاضی هافمن به عقب تکیه داده بود و این کار پیامی پنهانی را به هیئت منصفه داد که علاقه ای به حرف های او ندارد .
ادامه دارد …..
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.